فرآیند مدیریت تغییر در محیط ابری (Cloud) نیازمند تغییراتی در نقشها و عملکردهاست. این فرآیند که خود کنترلکنندهی هر نوع تغییری در سازمان است، برای سازگار شدن با محیط ابری باید تغییر کند. راه میانبری هم وجود ندارد. امروزه، نقش فناوریهای ابری به عنوان استانداردی برای فناوری اطلاعات سازمانی، کاملاً اثباتشده است. در واقع، بیشتر سازمانها در حال حاضر دارند استراتژیهای تحول دیجیتال را به شکل سِفت و سختی با رویکرد ابریِ Cloud-First گره میزنند و سرویسهای خود را از کلود دریافت میکنند.
بنا به گفتهی گارتنر، تا سال ۲۰۲۲، رشد هزینههای فناوری اطلاعات سازمانی برای پیشنهادهای مبتنی بر اَبر، از هزینههای غیر ابری سریعتر خواهد بود ـ چیزی که به آن انتقال به ابر یا کلود (Cloud Shift) میگویند. و این صرفاً به خاطر صرفهجویی در هزینه ـ از دیدگاه هزینهی سرمایهای (Capital Expenditure) ـ نیست، بلکه به خاطر افزایش سرعت در تحویل محصولات و خدمات جدید یا تغییریافته، مطابق با نیازهای دائمی مشتری و تحرکات بازار است.
حرکت به سوی ابر مساوی است با تغییر در نحوهی ارائهی خدمات و مدیریت این تغییرات در عصر ابرها، نیاز به تفکری تازه و گسستن از دیدگاه سنتی مدیریت تغییر دارد.
مدیریت تغییر از دیدگاه ITIL 4
در ITIL 4 تغییر به صورت زیر تعریف شده است:
«افزودن، اصلاح یا حذف هر چیزی که میتواند تأثیر مستقیم یا غیرمستقیمی بر خدمات داشته باشد.»
بنابراین، مدیریت تغییر فرآیندی است که چرخه حیات همهی تغییرات را کنترل میکند و امکان ایجاد تغییرات مفید، با حداقل اختلال در خدمات فناوری اطلاعات، را فراهم میکند.
دربارهی مدیریت تغییر بیشتر بدانید
مهاجرت به ابر به معنای مصونیت ما از رخدادهای ناشی از تغییرات نیست ـ برای مشاهدهی این موضوع کافی است نگاهی به گوگل و فیسبوک بیندازید. در عوض، روشهایی که از مدیریت تغییر در ابر پشتیبانی میکنند باید برای بهرهبرداری کامل از مزایای ابر، به نحو مناسبی توسعه پیدا کنند. بیایید در ادامه، به سه نکتهی مهم در مورد مدیریت تغییر در ابر نگاهی بیاندازیم.
محیط ابری؛ تسهیلکنندهی سرعت تغییرات
محیط های ابری برای چابکی بیشتر طراحی شدهاند. وقتی نوبت به تغییر برسد، تسهیلکنندهی سرعت تغییر هستند. مؤلفهها و مجوزها در صورت نیاز، در دسترس هستند. جدای از محدودیتهای مالی، هیچ مانعی در کار نخواهد بود که بخواهد برای شما تعیین کند کِی میتوانید یک محیط را با ظرفیت لازم و نرمافزار مورد نیاز برای راهحل به گردش بیندازید. این یعنی میتوان با چند کلیک و عملیات، تغییرات را انجام داد و همهی این کارها بهجای چند روز، چند دقیقه طول خواهد کشید. این محدود به ایجاد محیطهای جدید نمیشود. تکرار یا بازگرداندن تغییرات در چند محیط، به طور قابل توجهی آسانتر و سریعتر است.
در محیطهای فناوری اطلاعات سنتی، برای ارتقای ظرفیت، باید برنامهریزی زیادی کرد. اما در محیطهای ابری با چنین مسئلهای سروکار نخواهیم داشت. در محیطهای ابری، به دلیل برخورداری از امکان تقاضای خودکار، میتوانید مطمئن باشید که ظرفیت به خودیِ خود ارتقا مییابد.
در محیطهای ابری، استفاده از انواع خودکارسازی و امکان ایجاد یکپارچهسازی و استقرار تسهیل شده است و این موضوع به سازمانها اجازه میدهد که تغییرات کوچک و مکرری را ایجاد کنند که همین تغییرات کوچک و مکرر به کاهش ریسکهای کسبوکار و افزایش نرخ ارزش کسبوکار کمک میکند.
ازجمله ابزارهای خودکارسازی در محیط ابر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- گیت (Git)
- جنکینز (Jenkins)
- شِف (Chef)
- پاپت (Puppet)
در مورد ابزارهای خودکارسازی در محیطهای ابری بیشتر بخوانید
بنابراین، در مقایسه با روشهای سنتیِ مدیریت تغییر که در آن روشها، برای فهم و آمادهسازی زیرساختها برای تغییرات باید بسیار تلاش کرد، در محیط ابری، به تلاش کمتری نیاز است. همچنین، خودکارسازی و سرعت بالا که مشخصهی تغییرات در محیط ابری است، به این معنی است که مسیریابی تغییرات از طریق یک مخزن متمرکز ـ برای ثبت همهی تغییرات به منظور طبقهبندی، اولویتبندی و تأیید ـ به واسطهی گلوگاهی که ابر میتواند معرفی کند در موقعیت کمخطرتری قرار میگیرد.
تغییر رویکرد از «کنترلگر بودن» به «توانمندساز بودن»
رویکردهای توسعهی راهحلهای جدید نیازمند انتقال از «کنترل» به «توانمندسازی» است. ازآنجاکه رویکردهایی مانند چابک (Agile) و دواپس (DevOps) در حال حاضر پایههای اصلی توسعهی راهحلها در ابر هستند، دیدگاه مدیریت تغییر باید از کنترلگر بودن به توانمندساز بودن تغییر کند. این رویکردهای جدید ماهیتاً خود_مدیریت (Self-managed) هستند؛ همچنین، آنها هرگونه تلاش برای اعمال کنترل بوروکراتیک را که مشخصهی بارز مدیریت تغییر است، دفع میکنند. این رویکردها استقرار تکراری و منظم ویژگیها و جرح و تعدیلات جدید را ـ که میتوانند از طریق یکپارچهسازی و فرآیندهای تحویل و استقرار مداوم ارائه شوند ـ ترجیح میدهند. (جای تعجب نیست که در ITIL 4 نام روش مدیریت تغییر از «کنترل تغییر» به «توانمندساز تغییر» تغییر پیدا کرده است.)
ماهیت فناوریهای ابری به گونهای است که ریسک بسیاری از تغییرات را از بین میبرند (به یک معنا، آنها را به تغییرات استاندارد بدل میکنند). این امر منجر به حذف بسیاری از پیچیدگیها در برنامهریزی و اجرای تغییرات ناشی از خودکارسازی شده و به افزایش قابلیت مشاهده (visibility) کمک میکند.
استفاده از ابر به این معناست که مدیریت تغییر باید در مسیر بهرهبرداری از قابلیتهای ابر قرار بگیرد، بنابراین باید روی توسعهی مدلهای تغییر مناسب (رویکردهای تکرارشونده برای مدیریت نوع خاصی از تغییر. برای مثال، ایجاد یک container یا اصلاح ویژگی یک محصول) تمرکز کرد.
مدلهای مدیریت تغییر متمرکز بر اَبر:
- جنبههای تکنیکی
- الزامات انطباق (برای مثال، حریم خصوصی دادهها و کنترلهای امنیت اطلاعات)
- مالکیت محصول
- ارتباطات افزوده
تعریف این مدلها از قبل، به تسهیل برنامهریزی، تأیید و اجرای خودکار تغییرات در محیط ابر کمک میکند. مدلهای با ریسک پایین و متوسط کاملاً خودکار هستند، از جمله رسیدگیهای مناسب (appropriate checks). تغییرات پرهزینه و با ریسک بالا، به صورت خودکار، برای بررسی و تأیید به سوی مرجع مربوطه هدایت میشوند.
نقشهای تغییر باید با مدل جدید سازگار شوند
در دیدگاه سنتی، چندین مرجع تصمیمگیرنده در بحث تغییر وجود دارد که وجودشان به نوع تغییر بستگی دارد. تغییراتی که هزینه و ریسکهای چشمگیر دارند، ممکن است برای تأیید، تا سطح هیئت مشاوره تغییر هم بروند. در حالی که یک تغییر با ریسک پایین ممکن است فقط به تأیید مدیر مرکز داده نیاز داشته باشد.
انواع نقشها در فرآیند مدیریت تغییر
یکی از نقشهای شناختهشده در تغییرات IT، هیئت مشاوره تغییر (CAB) است که تبدیل شده به یک هدف بالفعل برای بوروکراسیهای فرآیند مدیریت تغییر؛ جایی که فرآیند تصمیمگیری آنها به نحوی سازماندهی نشده که از سرعت تحویل ارزش کسبوکار از طریق تغییر، پشتیبانی کند، این رویکرد در محیط ابری معکوس است. چراکه فرآیند تفکر نباید به نحوی باشد که با تحلیلهای ذهنی جا و بیجا باعث توقف تغییرات شود، بلکه باید تسهیلگر اجرای سریع تغییرات باشد.
برای تسهیل سرعت در یک محیط ابری ، تیمهای محصول و زیرساخت باید استقلال بیشتری در مورد اولویتبندی تغییراتی که باید اعمال شود، داشته باشند. بنابراین، کنترل فقط در مواردی اعمال میشود که ریسک و هزینهی تغییر بیشتر از آستانهی تعیینشده باشد. تا زمانی که تیمها به این آستانه نرسیدهاند و براساس مدلهای توافقشده حرکت میکنند، باید در اجرای تغییرات، به آنها آزادی داد. به جای داشتن یک هیئت مشاوره تغییرِ خارجی متمرکز، ترجیح این است که بررسیهای دقیق داخلی به مرجعی برای تصمیمگیری در مورد تغییرات کُد یا محیط تبدیل شوند. طبق توضیح گوگل، این موضوع نمایانگر توانایی خود_مدیریتی داخلی، به جای اعتماد به نقشهای خارجی است.
بنابراین، در یک محیط ابری تمرکز اصلی مقامات سطح بالای تغییر که خارج از تیمهای زیرساخت و محصول هستند، روی «امکان مشاهدهی تغییر» است. این مقامها میتوانند از داشبورد نظارت بر ابر، برای ردیابی موارد زیر استفاده کنند:
- ببینند چه چیزی تغییر کرده است؛
- آیا الزامات انطباق برآورده شده است؛
- بر معیارها، به ویژه معیارهای سرعت تغییرات نظارت کنند. مانند درصد تغییرات کاملاً خودکار.
مقامهای سطح بالاتر هم، هر زمان که تغییر سبب بروز رخداد بزرگی شود، وارد عمل میشوند، از تحلیل علت ریشهای رخداد پشتیبانی میکنند و مطمئن میشوند که اقدامات اصلاحی لازم با گردش کار تغییر خودکار یکپارچه شده باشد. همچنین، این مقام ارشد تغییر، وظیفهی مدیریت تیمهایی که محیطهای ابری را مدیریت میکنند و تیمهایی که محصولات را تولید میکنند، برعهده دارد.
وقتی فناوری ابری مدیریت تغییر را هم تغییر میدهد!
بهترین راه برای جمعبندی مبحث نوع و میزان تأثیرگذاری ابر بر روی ارائهی خدمات فناوری اطلاعات، این است که بگوییم همهچیز را تغییر میدهد، از جمله نحوهی کار مدیریت تغییر را!